
هرگز از من مخواه که تو را فراموش کنم که من در هوای تو و برای تو نفس میکشم.چشمان ابری ام زیر سایه آن درختی که تو را دیدم بارها باریدند و به امید دیدارت هر روز صبح با تمنا کوچه پس کوچه ها را به نظاره نشستند.شاید نشانی از تو بیابند.ای کاش دوباره بی خبر یک روز برای دیدنم بیایی،من به انتظار دیدارت همیشه چشم به راه خواهم ماند
نظرات شما عزیزان:
نگار 
ساعت3:05---4 اسفند 1391
اعتبار آدم ها به حضورشان نیست به دلهره ایست که در نبودشان حس میشود
|